هشدار درباره تکرار ناآرامیهای ۱۴۰۱
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۳۴۳۰۰
آفتابنیوز :
سیاری در اظهاراتی گفته است: «فتنهگران میگویند مسئله حجاب میتواند نقطه آسیبزننده به نظام و نقطه تغییراتی در جامعه باشد. دشمنان برای فتنه ۱۴۰۱ دین مردم را هدف قرار دادند. برای ۱۴۰۲ هم بیثباتسازی در داخل کشور و انزوای نظام در خارج از کشور را مدنظر قرار دادند. اقداماتی که در بهار سال ۱۴۰۲ اتفاق افتاد باعث شد دقیقاً عکس آنچه دشمنان میخواستند در کشور رخ دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنان سیاری را البته باید با واقعیتی که در جامعه میگذرد تطبیق داد و این سوال را پرسید که آیا واقعاً آنکه باورهای دینی مردم را هدف قرار داده است و نمیگذارد جامعه رنگ آرامش ببیند، دشمنانی در آنسوی مرزهای کشور هستند یا افرادی تندرو در داخل مرزهای کشور که بهرغم آشنایی با بافت جامعه ایرانی و تکثر اعتقادی این جامعه و نیز مطالبات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی شهروندان بهویژه در سالهای اخیر، همچنان از احترام به باور اقشار مختلف جامعه پرهیز کرده و با سوءاستفاده از قدرت و جایگاه خود دست به رفتارها و برخوردهایی میزنند که ظن تلاش آگاهانه یا ناآگاهانه برای ایجاد تنش در جامعه ایرانی را ایجاد میکنند.
اتفاقاً موضوع حجاب که سیاری در سخنان خود به آن اشاره میکند یکی از مسائل چالشبرانگیز جامعه ایرانی در دهههای اخیر است؛ چنانکه از سال ۱۳۵۹ زنان غیرمعتقد به حجاب اجباری نسبت به این موضوع به انحاء مختلف اعتراض داشتند. موضوع مهم نهفته در این سخنان یک مسئله است؛ اینکه چرا دشمن میتواند موضوعی فرهنگی و اجتماعی مانند حجاب را در یک بستر امنیتی مورد توجه قرار داده و از آن بهعنوان نقطهای بهرهبرداری کند که توان ضربه وارد کردن به کشور را داشته باشد؟ شاید باید پاسخ به این سوال را در همان رفتارهای افراطی گروههای تندرو جستوجو کرد؛ رفتارهای افراطیای که از برخی عملکردهای گشت ارشاد شروع شد و نهایتاً به اعتراضات سال گذشته انجامید. رفتارهایی که از آغاز سال جاری و با آرام شدن التهاب اعتراضات رنگ دیگری به خود گرفته است و از توهین به بخشی از جامعه در تریبونهای مختلف تا ریختن سطل ماست بر سر زنان فاقد حجاب شروع شده است و حالا به صدور احکام قضایی عجیب و غریب توسط برخی از قضات در دستگاه موظف به عدالتگستری رسیده است. بهعنوان مثال در خبرها میخوانیم که دادگاه زنی را بهخاطر عدم رعایت حجاب حین رانندگی بهپرداخت۳۱ میلیون ریال مجازات جایگزین حبس و یک ماه شستن میت در غسالخانه شهر تهران بهعنوان مجازات تکمیلی محکوم کرد. دادرس شعبه در این رای عدم رعایت حجاب را «حرام سیاسی»، «کمک به تهاجم دشمن به ملت ایران»، «کشاندن جامعه به مرزهای هرزگی جنسی» و «کمک به واپاشی خانواده ایرانی» توصیف کرده است.
در رایای دیگر، یکی از شعب دادگاه کیفری دو، یک زن متهم به عدم رعایت حجاب شرعی را ابتدا به ۲ ماه حبس محکوم و بعد از آن بهعنوان مجازات جایگزین حبس، او را به انجام ۲۷۰ ساعت خدمات عمومی رایگان (نظافتچی اماکن) در وزارت کشور و زیرمجموعههای آن (استانداری تهران و ادارات وابسته) محکوم کرد. قابل تأمل آنکه فرد محکوم شده در این رای نه به یک کار عامالمنفعه بلکه به کار بهعنوان نظافتچی در دستگاهی حاکمیتی گمارده شده است که از جمله نهادهای مقابلهکننده با مقوله انتخاب پوشش است. به هر روی آراء عجیب به همین موارد ختم نشده و در حکمی دیگر، شاهد محرومیت یک زن پزشک از اشتغال در مراکز درمانی دولتی و الزام او به انجام خدمت بهعنوان نظافتچی در بیمارستان بودیم.
از طرف دیگر در اخبار آمده است که شعبه ۱۰۸۸ کیفری دو مجتمع قضایی ارشاد تهران در حکمی یک وکیل زن را به سبب کشف حجاب در خودرو (دارای مجازات درجه ۸) به مجازات جایگزین حبس، مجازات تکمیلی محرومیت دوساله از رانندگی با وسایل نقلیه، توقیف یکساله خودرو و مجازات تبعی تعلیق دوساله از اشتغال به حرفه وکالت محکوم کرده است. آخرین اخبار منتشرشده نیز حاکی از آن است که آزاده صمدی بازیگر به مدت شش ماه از استفاده از فضای مجازی به صورت مستقیم یا واسطه سایرین ممنوع شده است. همچنین او مکلف شده که با مراجعه به مراکز رسمی روانشناسی نسبت به درمان بیماری شخصیت ضداجتماعی بهصورت هر دو هفته یکبار اقدام و گواهی سلامت خود را در پایان دوره درمان ارائه کند. نکته آن است که برچسب زدن به متهمان یک پرونده بدون دلایل کافی و صرف عدم انجام یک رفتار دینی، هیچ جایگاهی در قوانین ندارد. کما اینکه کشف اختلال شخصیت ضداجتماعی نیز در یک فرد موضوعی نیست که به راحتی قابل شناسایی باشد و وجود این اختلال در فرد باید توسط رواندرمانگران متبحر بعد از ساعات مکرر تراپی و درمان مورد شناسایی و تایید قرار بگیرد. جالب آنکه در رای آزاده صمدی ابتدا بیماری او کشف و بعد او موظف به حضور در جلسات درمانی میشود. اما مشخص نیست که دقیقاً عدم رعایت حجاب چه ارتباطی به اختلال شخصیت ضداجتماعی دارد که اگر چنین است، زنان بسیاری در جهان به این بیماری مبتلا هستند. زیرا به جز زنان مسلمان معتقد به حجاب، سایر زنان در ایران و جهان حجاب بر سر نمیگذارند. به هر روی این نوع آراء نهتنها قسط و عدل در دستگاه قضا را زیرسوال میبرد که به نظر میرسد این احکام بیش از آنکه برخاسته از دل قوانین باشد، برآمده از نوعی تعصب است که قصد دارد بهجای ایجاد عدالت از افرادی که نوعی دیگر فکر و عمل میکنند انتقام بگیرد درحالیکه وظیفه محکمه ایجاد عدالت است، نه انتقامگیری از افراد. با این وصف میتوان گفت آنچه اعتراضات سال گذشته را رقم زد و میتواند پاشنه آشیل ساختار سیاسی البته در نگاه دشمنان باشد همین رویکردهای تندروانه و زمینهسازی برخی افراد تندرو است.
راهحل در درون جامعه است
حسین نورانینژاد، فعال سیاسی درباره اظهارنظرهای سردار سیاری به هممیهن گفت: «نارضایتیها پابرجاست و فقط اعتراضات جمع شده است. بخشی از جامعه میخواهد طور دیگری زندگی کند و آنها بهعلاوه بخش دیگری از جامعه که شاید سبک زندگیشان با زندگی معترضان هم یکی نباشد، اما از حق آنها دفاع میکنند، در یک طرفند و بخش کوچک، اما قدرتمندی که این حق را قبول ندارد و به رسمیت نمیشناسد در طرف دیگر.» این فعال سیاسی ادامه داد: «بر این اساس بعید نمیدانم که محافل تندتری از طرفداران حجاب اجباری، در پی نشان دادن ضرب شستی باشند، خیابان را به تسخیر خود درآورند و برای این موضوع به مناسبت محرم به چشم فرصت نگاه کنند.»
سوال این است که نهادهای امنیتی برای آنکه اعتراضات دیگری صورت نگیرد چه اقدامی انجام میدهند؟ نورانینژاد در پاسخ گفت: «بهترین کار این است که کاری نکنند و در وهله اول عقبتر بایستند. این مسائل اجتماعی است نه امنیتی و اگر عامل فشار و تحمیل و حیثیتی کردن پوشش نبود، امنیتی هم نمیشد. مسئله پوشش و حجاب، مسئله اجتماعی است و راهحل اجتماعی دارد. راهحل آن هم درون جامعه است. در حقیقت مکانیزمهای تعادلبخشی در جامعه بهتر عمل میکند. بهترین کمک نیروهای امنیتی این است که برای جامعه فصلی امن بسازند تا درون خود مسائلش را حل کند هرچند اساساً مسئلهای وجود ندارد. وقتی با این مسائل برخورد امنیتی میشود فرصتی ایجاد میشود برای نیروهایی که در پی ایجاد ناآرامی و افزایش شکافها از خارج کشور هستند. در واقع از دو سو این فشار وارد میشود تا نگذارند مکانیزمهای خودترمیمی و خوداصلاحی که در جامعه کار میکند و تحت عنوان عرف شناخته میشود، کار کند.» او با اشاره به نقش عوامل خارجی و راهکار کمرنگ کردن این نقش توسط نیروهای سیاسی و اجتماعی، افزود: «به میزانی که شکافها فعال شوند، ایجاد ظرفیت میکند برای جریانهای دیگر که خیرخواه جامعه نیستند. در واقع بستر ایجاد فاند و بودجههای نامشروع برای آنهایی فراهم میشود که نانشان در رنج مردم است و متاسفانه آنهایی که این رنج را بر مردم وارد میکنند، خواه ناخواه همدست آنها هستند.» این فعال سیاسی با بیان اینکه در خیابان خانم محجبه و بیحجاب از کنار همه ما رد میشود، تاکید کرد: «در ماههای گذشته به عینه دیدهایم که مردم همانطور که در خانوادههای خود سبکهای مختلف را پذیرفتهاند، در خیابان هم آن را میپذیرند. در واقع ما مسئله حجاب نداریم بلکه با مسئلهنمایی و مسئلهسازی و ایجاد دوقطبی کاذب در این باره مواجهایم.»
نورانینژاد با اشاره به این جمله سردار سیاری که دینمداری نظام را حفظ کرده است، بیان کرد: «دوگانه دینمداری و مردمسالاری ساختن اشتباه است، هرچند به نظرم سردار سیاری هم نخواسته چنین چیزی بگوید. دین یک عامل انسجامبخش و سرمایه اجتماعی برای کشور است، مناسک عاشورا همواره مردم ما را گرد خود جمع کرده و همبستگی ساخته، اما هر نوع زیادهروی یا چشم طمع دوختن برای به انحصار درآوردن آنها یا مقابل مردمسالاری قرار دادن آن، به ضرر حیثیت دین تمام خواهد شد. بسیاری از دموکراسیخواهان و مخالفان بگیر و ببندها و سختگیریها، اتفاقاً از اقشار متدین جامعه هستند که نقطه عزیمت دینی به آزادیخواهی و کنشگری سیاسی دارند. نگاهی که جریانهای تندرو و خشن به دین دارند اگر در صدر اسلام یا در انقلاب بود، چه میزانی از جامعه وقت خود را به اسلام یا به انقلاب جلب میکرد؟ این همان چیزی است که آقای خاتمی بارها به آن اشاره کرده و گفته که «نباید دین و آزادی را در مقابل هم قرار داد.» آنچیزی که در انقلاب به عنوان اسلام مطرح شد «اسلام رهاییبخش» بود. اما متاسفانه جریان متحجری که کاملاً در حاشیه قرار داشت و بعد از انقلاب حاشیهنشین بود به مرور جان گرفت و کار را به جایی رساند که مردمسالاری و دین را در مقابل هم قرار بدهد.» او با اشاره به اینکه دو فهم از جمهوری اسلامی وجود دارد، افزود: «۱) اسلامیت قید بر جمهوری باشد و اگر لازم شد در مقابل خواست جمهور بایستد و با ابزار خشن احکام شریعت را حاکم کند. ۲) اسلام قید نیست بلکه صفت جمهوری است و به واسطه مسلمان بودن اکثر مردم این جمهوری رنگ و بوی اسلامی میگیرد. اگر اسلام صفت باشد میتواند جاذبه داشته باشد در صورتی که در قید دافعه است. باید در نظر گرفت که در عنوان جمهوری اسلامی، جمهوریت مقدم است و کسانی که دین و مردمسالاری را در مقابل هم قرار میدهند نهایتاً موجب حیثیتزدایی از دین میشوند. این واقعیت به تجربه ثابت شده، اما بهرغم اینکه تندروهای مذهبی در اقلیت محض هستند متاسفانه قدرت زیادی دارند و باعث شده که بسیاری از دینداران و کسانی که قائل به حقوق مردم هستند خوندل مضاعف بخورند، هم برای حقوق مردم و هم برای حرمت دین که به دست این ظاهر دینداران ملکوک میشود.»
آراء صادرشده برای بیحجابی با قوانین منطبق نیست
سیدکاظم حسینی، قاضی سابق و وکیل دادگستری درباره آراء عجیب ارائهشده در محاکم برای زنان بیحجاب به هممیهن گفت: «در خصوص ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی که مستند احکام مرتبط با بیحجابی است باید گفت که در این قانون برای عدم رعایت حجاب شرعی مجازات ۱۰ روز تا ۲ ماه حبس یا ۷۴ ضربه شلاق پیشبینی شده است. با توجه به قانون کاهش مجازات حبس تعزیری ۱۰ روز تا ۲ ماه حبس در زمره مجازاتهای درجه ۷ و ۸ هستند. حالا اگر ۴۷ ضربه شلاق را بهعنوان مجازات درجه ۶ در نظر بگیریم در واقع براساس قانون کاهش مجازات باید برای چنین جرائمی یک یا دو درجه کاهش مجازات در نظر گرفت و این مجازاتها را نیز به درجه ۷ یا ۸ تقلیل داد. در واقع وقتی برای جرم بیحجابی مجازات درجه ۷ یا ۸ در نظر گرفته شده است، به این معنی است که نمیتوان برای این مسئله مجازات تکمیلی در نظر گرفت و چنین برخوردی خلافنظر قانونگذار است.» او ادامه داد: «فلسفه مجازاتهای تکمیلی این است که آثار مجازاتی که اجرا میشود را کاهش دهند؛ یعنی این مجازاتها تخفیفدهنده هستند نه تشدیدکننده. در واقع نمیتوانیم مجازات تکمیلی را شدیدتر از مجازات اصلی در نظر بگیریم. جریمه نقدی بیحجابی ۳ میلیون تومان است. وقتی برای پزشک چنین مجازاتی تعیین میکنیم، اما او را ۶ ماه از کار طبابت محروم میکنیم، چند برابر این مبلغ به او زیان مالی رساندهایم.» این قاضی سابق دادگستری با تاکید براینکه تعلیق یا محرومیت از برخی مشاغل نیاز به تصریح قانون دارد، اضافه کرد: «مثلا قانون اجازه نداده است که وکیل را از اشتغال به حرفه وکالت محروم یا معلق کنند. قانون استقلال کانونهای وکلا صراحت دارد که وکیل را نمیتوان معلق یا محروم از شغل وکالت کرد مگر از سوی دادگاه انتظامی وکلا. حالا چگونه به خودشان اجازه میدهند در قالب مجازات تکمیلی یک وکیل را به دلیل بیحجابی از کار وکالت محروم کنند. در خصوص انفصال از خدمات دولتی نیز قوانین موارد را مشخص کرده است. چگونه میتوانند برای بیحجابی فرد را محروم از وکالت کنند.»
او با اشاره به اینکه صدور احکام تکمیلی درحال لوث کردن برخی از مقدسات ما شده که تاسفآور است، بیان کرد: «در یکی از این احکام یک خانم به دلیل بیحجابی ملزم به یک ماه کار در غسالخانه برای شستن میت شده است. این درحالیست که شستن میت نیاز به نیت دارد و هر کسی نمیتواند به این کار اقدام کند. این مسئله یک آموزه دینی و شرعی است و غسلدهنده باید نیت و شرایط غسل را داشته باشد. نمیتوان کسی را به زور وادار به شستن میت کرد. این غسل باطل است. به علاوه اینکه این روش باعث توهین به برخی مشاغل میشود.» او درباره برچسبهایی مانند اختلال شخصیت ضداجتماعی یا هرزگی جنسی به افراد بیحجاب اظهار کرد: «ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی شرایط مجازاتهای تکمیلی را ذکر کرده است. باید میان جرم و مجازات تناسب وجود داشته باشد. اصل قانونی بودن مجازاتها در قوانین آمده است. به این معنی که اولاً یک عمل باید طبق قوانین جرم باشد. ثانیاً، میان جرم و مجازات تناسب وجود داشته باشد. درحالیکه در این آراء مجازاتهای تکمیلی هیچگونه تناسبی با جرم ندارند. مثلاً بیحجابی ارتباطی با شغل وکالت یا پزشکی ندارد. محرومیت از این مشاغل در صورتی درست است که فرد در حرفه خود مرتکب تخلف یا کوتاهی شده باشد هرچند که از اساس محرومیت از شغل وکالت یا طبابت تابع شرایط صنفی خاص خودش است و مقررات خاصی دارد.» حسینی گفت: «قطعاً صدور احکامی خارج از مقررات قانونی قابلیت تعقیب توسط دادگاه انتظامی قضات را دارد.»
هممیهن
منبع: آفتاب
کلیدواژه: ناآرامی ایران حجاب اجباری شخصیت ضداجتماعی عدم رعایت حجاب مجازات تکمیلی مردم سالاری نظر گرفت مجازات ها بی حجابی رفتار ها شستن میت بی حجاب رای ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۳۴۳۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکرار سختگیری دهه ۶۰ در مدارس
به گزارش «تابناک»، شادی مکی در روزنامه هم میهن نوشت: در مدارس چه میگذرد؟ مدیران، مشاوران و معاونان چگونه با دانشآموزان تعامل میکنند؟ اینها پرسشهای مهمی است که دانشآموزان، مدیران و کارشناسان آموزشی به آن پاسخ میدهند. دانشآموزان میگویند که هنوز کیفهایشان را برای پیدا کردن سیگار، آینه، لوازم آرایش و گوشیهای تلفنهمراه میگردند و در این پروسه فشار زیادی به آنها وارد میشود. هنوز اندازه و رنگ موی دانشآموزان دختر در کانون توجه است. هنوز رفتوآمدها کنترل میشود. با پسران رفتارهای نادرست میشود، برایشان جلسههای توجیهی برگزار میکنند و در این وضعیت دانشآموزان متولد دهههای ۸۰ و ۹۰ که زیربار مدرسهداری با سختگیریهای دهه ۶۰ نمیروند، لجبازتر شدهاند.
کارشناسان آموزشی میگویند که با نسخههای قدیمی و تاریخانقضاگذشته نمیشود با این دانشآموزان تعامل کرد. به گفته این کارشناسان، هنجارهای نوجوانان امروز بهتبع تحولات رخداده در جهان و در کشور تغییر کرده است. رفتارهایی مانند بازرسی کیفها که نسلهای دهههای ۵۰ و ۶۰ هم با آن سر ناسازگاری داشتند، امروز نمیتواند راهی برای تعامل با نوجوانان باشد. تنها نتیجه این رفتارها، احساس انزجار و تنفر نسبت به ارزشها و قوانین است. کارشناسان میگویند که نسل جدید، زور و اجبار را نمیپذیرد و برای پذیرش یک مسئله ابتدا باید اقناع شود و بعد از آن حق انتخاب داشته باشد.
هنوز «آینه» ممنوع است
دانشآموزان مقطع متوسطه گلایه فراوان دارند؛ گلایه آنها از برخوردهای سلیقهای است. کیانا یکی از دانشآموزان کلاس نهم است که میگوید: «مسئولان مدرسه، اول سال تحصیلی برای بچهها جلسهای برگزار کردند و درباره همین مسائل با ما حرف زدند. آنها گفتند اگر بچهها پیرسینگ یا هر وسیله دیگری که با استایل دانشآموزی تطابق ندارد، همراهشان دارند محترمانه تحویل دهند. اما کسی اینکار را نکرد.
درحالحاضر وقتی مسئولان مدرسه چنین وسائلی را دست بچهها ببینند با بیاحترامی، خشونت و استفاده از الفاظ رکیک میگیرند. گاهی هم خانوادهها را صدا میکنند. بچهها هم وقتی این رفتارها را میبینند بیشتر لجبازی میکنند.»
کیانا میگوید که فضای مدرسه شاد نیست؛ هیچ اقدامی از سوی مسئولان مدرسه برای شاد کردن فضا صورت نمیگیرد و حتی گاهی به آنها فشار وارد میکنند: «مثلاً ما را مجبور میکنند در بعضی از جشنوارههای مناسبتی شرکت کنیم که این موضوع ما را آزار میدهد. چرا باید برخلاف خواستهمان در جشنواره، جشن و مناسبتی مشارکت کنیم. درحالیکه در مسائل مهمتر به خواستههای ما توجه نمیکنند.»
او ادامه میدهد: «مثلاً ما بهعنوان دانشآموزان پایه نهم که در مقطع حساسی هستیم و امتحان نهایی داریم، نیمی از سال بهدلیل بارداری یا حوادثی که برای معلمانمان رخ داد، کلاس نداشتیم و وقتی به این موضوع اعتراض کردیم و درخواست دادیم تا معلم جایگزین برایمان بگذارند، اصلاً به خواستهمان توجه نکردند. همه اینها درحالیاست که توجه به مدل موی دانشآموزان یا همراه داشتن انگشتر و گردنبند و آینه، برای آنها مهمتر از تشکیل کلاس و داشتن معلم است.»
محمد، دانشآموز کلاس دهم است و میگوید که رفتار مسئولان مدرسه با آنها خوب نیست. گاهی کیف بچهها را میگردند تا شاید گوشی پیدا کنند، اما این کارها نتیجه معکوس دارد. کیف دانشآموزان حریم شخصی آنهاست. او درباره علت لجبازی بچهها با مدیر و مسئولان مدرسه میگوید: «گاهی برای سادهترین مسائل به آنها ناسزا میگویند و توهین میکنند. این کارها باعث لجبازی دانشآموزان میشود.»
مصرف سیگار، گل و لجبازی با مدیران
معضل جدید مدیران مدرسه اما حالا سیگارهای الکترونیکی است. «سال تحصیلی گذشته گروهی از دانشآموزان مدرسه موج سیگار کشیدن را راه انداختند. در آن زمان بچهها حوالی مدرسه سیگار میکشیدند. مسئولان مدرسه بعد از شناسایی بچههایی که این موج را راه انداخته بودند، آنها را اخراج کردند. مدتی بعد از این ماجرا متوجه شدم که تعدادی از بچهها در مدرسه سیگار الکترونیکی میفروشند و حتی برخی از دانشآموزان سیگار الکترونیکی را داخل مدرسه هم استفاده میکردند.»
این ماجرایی است که علیرضا ۱۶ ساله تعریف میکند. او اما مصرف پاد یکی از انواع سیگارهای الکترونیک را از اسفندماه سال گذشته شروع کرده: «استفاده از پاد بهعنوان یکی از سیگارهای الکترونیکی، به من حس باحال بودن میدهد. من به لذتهای زودگذر دنیا آنقدر اهمیت نمیدهم که به خاطر ضررهای کم پاد، از آن استفاده نکنم. بههرحال قلیون و سیگار هم ضرر دارند اما مردم استفاده میکنند. برخی معتادند و به نیکوتین نیاز دارند، برخی دیگر هم مثل نسل ما فقط خوششان میآید که از این سیگارهای الکترونیکی استفاده کنند.»
در مدرسه هومان ۱۵ ساله اما فقط سیگارهای الکترونیکی استفاده نمیکنند، گل و سیگارهای معمولی هم در جمعشان پیدا میشود. هومان کلاس نهم است و استفاده از پاد را از تابستان سال گذشته شروع کرده. چرا کشیده؟ «دوستانم میکشیدند و من هم خوشم آمد که بکشم. اما اگر بدانم این سیگارها خیلی ضرر دارند، استفاده نمیکنم.»
او میگوید که در مدرسه آنها اتفاقات دیگری هم میافتد: «گل، ۴۰۰-۳۰۰هزار تومان است و خیلیها میکشند. سیگار معمولی هم مصرف میکنند.» برای دانشآموزان مدرسه آنها قیمت بالای گل، مهم نیست بههمیندلیل حتی هر روز میخرند. خانوادهها اما بیخبرند: «بیشتر بچهها گل را بیرون از مدرسه میکشند و بسیاری از آنها بهدلیل مصرف همین مخدر دچار مشکلات روحی و روانی شدهاند.»
هومان اینها را میگوید و ادامه میدهد که چند وقت پیش، مسئولان مدرسه دستگاه تشخیص نیکوتین و گل خریدند تا از بچهها تست بگیرند، اما هیچوقت از آن استفاده نکردند: «مدیرمان با ما صحبت کرد که دیگر نکشیم. حتی محدودهای خارج از مدرسه را مشخص کرد و گفت که در آن محدوده سیگار نکشیم، اما دانشآموزان از روی لجبازی با مدیر دقیقاً در همان محدوده سیگار میکشند و فیلم و عکسش را در اینستاگرام منتشر میکنند.»
استیصال خانوادهها
پدر دانشآموزی که بنا به اصرار فرزندش ناچار شده برای او سیگار الکترونیکی بخرد، میگوید که مصرف این سیگارها بهشدت بین دانشآموزان رایج شده. این پدر اواخر سال گذشته متوجه میشود که همه دوستان پسر ۱۴ سالهاش از این نوع سیگار استفاده میکنند: «پسرم هر خواستهای دارد، با ما مطرح میکند و ما هم اگر بدانیم خواستهاش معقول است، برایش تامین میکنیم.
اواخر سال گذشته او از ما خواست که برایش پاد بخریم.» والدین تحقیقاتی انجام داده و باتوجه به مضرات استفاده از این نوع سیگارها، از خریدن آن خودداری میکنند: «دوستان پسرم همه از این سیگارها استفاده میکنند. ما حدس زدیم که ممکن است وقتی دوستانش از این دستگاه استفاده میکنند، او هم بخواهد امتحان کند و از سیگار مصرفی سایرین استفاده کند. ترسیدیم دچار بیماریهای واگیردار ناشی از مصرف مشترک شود، بههمیندلیل تصمیم گرفتیم خودمان برایش سیگار الکترونیکی بخریم که حداقل از کیفیت آن اطمینان نسبی داشته باشیم. زیرا بیشتر این سیگارها چینی و قاچاق هستند و مشخص نیست از چه موادی در آنها استفاده میشود. برای خرید پاد، ۳ میلیون تومان هم پرداخت کردیم.» خانواده اما حالا از کارشان پشیمان شدهاند.
اختلال در رشد مغزی
محمد هاشمیان، فوقتخصص ریه اما شیوع استفاده از سیگارهای الکترونیکی در میان دانشآموزان را مهم میداند و به هممیهن میگوید: «باید ابتدا این موضوع بررسی شود که فلسفه ایجاد سیگارهای الکترونیکی چه بوده، زیرا این سیگارها ضرر زیادی دارند و در جهان تبدیل به معضلی برای سلامت جامعه شدهاند. ماجرا از آنجا شروع شد که بهدلیل خطرات استفاده از سیگار، پزشکان به مصرفکنندگان توصیه کردند تا مصرف سیگار را ترک کنند. زیرا سیگار علاوه بر اینکه عامل بسیاری از سرطانهاست مانند سرطان مثانه، پانکراس، معده و...، باعث بیماریهای انسدادی مزمن ریه هم میشود. این بیماری باعث التهاب راههای هوایی و تنگشدن آن میشود.»
او اضافه میکند که راهکارهای مختلفی برای ترک سیگار پیشنهاد شد که مشاورههای پزشکی و روانپزشکی، آدامس، برچسبهای نیکوتین، از جمله آنها بودند:«استفاده از سیگارهای الکترونیکی هم راهکار دیگری برای ترک سیگار بود. یعنی ورود این نوع سیگار به بازار به منظور کمک به ترک سیگار بود.»
این فوقتخصص ریه این را هم میگوید که مضرات این سیگارها، در اوایل تولیدش چندان معلوم نبود، اما بعد از مدتی برخی از ضررهای آن مشخص شد: «بعدها مشخص شد که این سیگارها موجب سرفه، ایجاد خلط؛ نفس تنگی و احتمالاً انسداد ریه میشود. مواد شیمیایی واردشده به بدن از طریق این سیگارها باعث التهاب ریه میشود که کنترلش سخت است. نیکوتین موجود در این سیگارها باعث افزایش تپش و انقباض قلب و بالا رفتن فشار خون میشود. بنابراین در جهان مصرف این سیگار به افراد عادی توصیه نمیشود.»
به گفته او درحالحاضر سازمان غذا و داروی آمریکا، مصرف سیگار الکترونیکی در راستای ترک سیگار را تایید نکرده است: «این سیگارها آثار بسیار مضر دیگری هم دارند که ممکن است در طول زمان مشخص شوند. حتی ممکن است این آثار بدتر از آثار سیگار هم باشند.»
هاشمیان درباره تاثیر مصرف سیگارهای الکترونیکی بر نوجوانان هم میگوید: «مطالعات نشان داده که این سیگارها هم برای رشد مغز نوجوانان مشکلساز است، هم روی سیستم جنسی و تولیدمثل آنها اثر میگذارد. حتی مصرف این نوع سیگارها توسط مادران باردار میتواند باعث ایجاد اختلال در جنین شود.»
توبیخ و اخراج بیفایده است
فروغ تیموریان، جامعهشناس و کارشناس آموزشی که سالهاست در مقطع متوسطه تدریس میکند اما با تایید شیوع و گسترش استفاده از انواع سیگارهای الکترونیکی در میان دانشآموزان به هممیهن میگوید: «مسائل مختلف در مدارس آنقدر زیاد است که مسائلی مثل کشیدن سیگار معمولی و الکترونیکی و حتی مخدر گل، عادی شده است. چندی پیش در مدرسهای که تدریس میکنم، بچهها را بهدلیل آوردن موبایل به مدرسه گشتند، بچهها موبایلها را پنهان کردند اما در کیفهایشان وسایل زیادی مثل سیگار، حشیش، وسایل پیشگیری و قرص جلوگیری از بارداری پیدا شد.»
او معتقد است که بههرحال فضای مجازی روی رفتار دانشآموزان تاثیر گذاشته است: «زنان جامعه آنقدر با ناکامیهای مختلف مواجهاند که امروز بچهها با کشیدن سیگار یا مسائل مختلف دوست دارند خودشان را نشان دهند. خیلی از این دانشآموزان میخواهند بگویند، همانکارهایی را میتوانند انجام دهند که همسنوسالانشان انجام میدهند. نسل جدید به گونهای رفتار میکند که گویی چیزی برای از دست دادن ندارد.» بااینهمه او معتقد است که تنبیه، توبیخ و اخراج دانشآموزان در ارتباط با این مسائل بیفایده است.
تکرار سختگیری دهههای قبل
حالا در کنار ماجرای کشیدن سیگارهای الکترونیک و برخورد مسئولان مدرسه، گشتن و بازرسی کیف دانشآموز در مدرسه که در دهههای گذشته هم رایج بود، آیا میتواند راهکاری مناسب برای برخورد با دانشآموزان و حفاظت از آنها باشد؟ سوالی که تیموریان به آن پاسخ میدهد: «این رفتارها جز ایجاد تنفر و انزجار، نتیجهی دیگری ندارد. کیف دانشآموز حریم شخصی اوست؛ اتفاقی که برای نسلهای دهه ۵۰ و ۶۰ افتاد و آنزمان هم مورد اعتراض بچهها بود، چرا باید تکرار شود. به نظر میرسد نیاز به یک آموزش همگانی برای تعامل با نسل نوجوان داریم. بهجای بازرسی بچهها و ایجاد اضطراب و خشم در آنها باید فرهنگسازی کرد، باید زیربنای تربیتی جامعه و بعد مدارس را درست کرد، سپس سراغ دانشآموز رفت.»
این جامعهشناس معتقد است که امروز هزاران مسئله مهمتر از موضوع حجاب در جامعه وجود دارد: «فرهنگسازی با زور و خشونت انجام نمیشود. این نسل متفاوت از نسلهای گذشته فکر میکند و هنجارهایش در بسیاری از موارد تغییر کرده است. با زور و فشار نمیتوان مسئلهای را به او تفهیم کرد.»
این کارشناس آموزشی تاکید میکند که ساختار اجتماعی و سیاسی روی جامعه تاثیرگذار است و بخشی از والدین هنوز از ساختار سیاسی و اجتماعی تاثیر میپذیرند بههمیندلیل نسل جوان نه والدین خود را قبول دارد و نه ساختار سیاسی، مذهبی و اعتقادی را: «وقتی دانشآموزان نمیتوانند توسط والدین، ساختار خانواده و مدرسه ارضای روحی و روانی شوند، به فضاهایی مراجعه میکند که ساختارهای اشتباه و ناامنی برایشان دارد.»
با زور و خشونت نمیشود
دانشآموزان امروز فرزندان والدین دهههای ۵۰ و ۶۰ هستند؛ نسلی که بهشدت تحت فشار جامعه و نسل پیش از خود بوده و برای تغییر سبک زندگیاش تلاش و هزینههای بسیاری پرداخت کرده است. سختگیریهایی که والدین در دوران نوجوانی با آن مواجه شدند، چه تاثیری بر اصول تربیتی آنها داشته است؟
تیموریان دراینباره میگوید: «معمولاً متولدین اواخر دهه ۸۰، والدینشان از نسل دهههای ۵۰ و ۶۰ هستند. فشارهایی که روی متولدین این دو دهه بود، ترسهای پنهان و سختگیریای که در مدرسه وجود داشت مثل رنگ جورابِ اصلاح صورت و... باعث شد پدران و مادران نخواهند همان تجربه را تکرار کنند، بنابراین آزادیهایی به فرزندشان دادهاند تا کمبودهای خودشان جبران شود. درحالیکه باید به چارچوب آزادیای که به فرزندشان میدهند، توجه کنند.»
به گفته این جامعهشناس نمیتوان با این دانشآموزان نسل جدید، با پند و نصیحت صحبت کرد: «دانشآموزان امروزی بهشدت از مسائل مذهبی گریزانند. بچههای امروز آگاه و مطالبهگرند و بهراحتی سر کلاس اعلام میکنند که درباره یک موضوع خاص صحبت نکنید، ما گوش نمیدهیم. بخش عمدهای از این رخدادها هم به مشکلاتی باز میگردد که در ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه وجود دارد.»
او تاکید میکند که فرهنگسازی و بالابردن سطح پذیرش دانشآموزان با زور و خشونت امکانپذیر نیست. متولیان تربیت و آموزش باید از جامعهشناسان، روانشناسان و افراد متخصص و باتجربه استفاده کنند و تیمی از این کارشناسان تشکیل دهند و با کمک آنها رویکرد مناسبی را برای تربیت نسل در پیش گرفت.
ما مقصریم
مدیر یک دبیرستان پسرانه هم که نخواست نامش در گزارش بیاید، میگوید که مصرف سیگارهای الکترونیکی نسبت به گذشته بیشتر و گرایش به استفاده از این وسیله در میان نوجوانان پررنگتر شده است.
او در گفتوگو با هممیهن توضیح میدهد: «دانشآموزان معمولاً نمیتوانند برای انتخاب خود استدلالی بیاورند و نهایتاً تاکید میکنند که استفاده از این سیگارها بسیار کمتر از سیگارهای معمولی است و بههمیندلیل هم استفاده از آن ضرری ندارد. ازطرفدیگر گرایش دانشآموزان نسبت به انجام رفتارهای پرخطر نسبت به گذشته هیچ تغییری نداشته و همچنان مواردی مانند گرایش به سوءمصرف موادمخدر، الکل و رابطههای آسیبزا را در بر میگیرد. اما ممکن است میزان دسترسی دانشآموزان به این موارد نسبت به گذشته افزایش یافته باشد.»
این کارشناس آموزشی معتقد است که نوجوانان در حوزه ارزشهای اخلاقی دچار چالش چندانی نیستند، بلکه هنجارهای آنها تغییر کرده: «بهعنوان مثال گفتوگو و لحن دانشآموزان نسبت به گذشته تغییر زیادی داشته است. آنها در گفتوگوهای روزمره خود از کلمات و واژههایی استفاده میکنند که بار معنایی قشنگی ندارد یعنی کلمه یا ناسزایی که در گذشته حین دعوا و برای توهین بهکار میرفت، در مکالمات روزمرهشان استفاده میشود و اصلاً هم آن را توهینآمیز نمیدانند.»
نسلی که باید قانع شود
او تاکید میکند که جامعه بزرگسال ما نمیتواند به خوبی حوزه هنجارها و ارزشها را از یکدیگر تفکیک کند و بههمیندلیل قضاوت جامعه بزرگسالان نسبت به نوجوانان در برخی حوزهها چندان هم درست نیست: «من سرکشی و عصیانی در نوجوانان نمیبینم، معتقدم که تعبیرهای ما از این موضوع اشتباه است. این نسل، عصیانگر و سرکش نیست اما بهواسطه تحولاتی که در جهان و ایران رخ داده، پرسشگر شده و باید قانع شود. یعنی باید بتوانیم به زبان این نسل درباره موضوعی به آنها توضیح دهیم و حق انتخاب را هم برایشان قائل شویم. اما ما چنین رفتاری نمیکنیم و واکنش طبیعی او به رفتار ما عصیان است.»
این کارشناس آموزشی میگوید که ساختارهای حاکم بر مسائل کلان کشور بیشتر بر باورهای کلان بچهها بهویژه دیدگاههای اعتقادی و مذهبی آنها تاثیری منفی داشته است. او اساسیترین راهکار برقراری تعامل مناسب با دانشآموزان را تغییر نگاه والدین و مربیان از مفهوم تربیت میداند: «در جامعه ما آنچه توسط والدین و نهادهای امنیتی رخ میدهد «کنترل رفتار» است بهجای مفهوم واقعی تربیت. تا فهمی در والدین و مربیان درباره تربیت و نقش آنها در این حوزه ایجاد نکنیم، راههای دیگر جواب نمیدهد. مثلاً در حوزه ایجاد نشاط در مدارس، باید توجه کرد که بچهها اسباب نشاط خودشان را جور میکنند زیرا نیاز طبیعی آنها تفریح و شادی است و آنها میتوانند بهخوبی این فضا را در بازیها و دورهمیهایشان ایجاد کنند. به نظر من، روشهای غلط ما در برخورد با بچهها و مداخلههای تربیتیمان است که بهدلیل فهم غلط از مفهوم تربیت در میان متولیان است. فهم آنها مبتنی بر کنترل بیرونی است یعنی گمان میکنند طرف مقابل را باید بهنوعی کنترل و تربیت کنند که شبیه خودشان شود. به نظر من، تا وقتی این رویکرد در میان والدین و مربیان وجود دارد، نمیتوان از نوجوانان انتظار زیادی داشت.»
این کارشناس آموزش تاکید میکند که اسناد بالادستی مانند سند تحول آموزش تعریفهای خوبی از مفهوم تربیت ارائه داده، بنابراین مهم است که متولیان آموزش این موضوع را موردتوجه قرار دهند. درحالیکه این مسئله در کانون توجه متولیان آموزش نیست: «وقتی موضوعی در کانون توجه نیست، طبیعتاً تلاشی هم برای جاریشدن آن در سیستم آموزشی نمیشود.»